یارم ز در در آمد، وشتن کنید وشتن
این خانه را به وشتن گلشن کنید، گلشن
یارم ز در درآمد، با حسن و زیب و با فر
گفتم وفا نداری، خندید و گفت:«سن سن »
۳
ای پادشاه جانها وی راحت روانها
اول «سنی سیورم » آخر «سنی سیورمن »
در خانقاه صورت، در گوشه های معنی
هم بوده ایم با تو در دیرهای ارمن
من مست عشق یارم، مشتاق آن نگارم
از من مپرس، باری، اوصاف عشق ذوالمن
۶
ای دل حیات خواهی؟ روی نجات خواهی؟
این عشق ایزدی را دیدن کنید، دیدن
قاسم، خیال بازی، در حالت نیازی
یک دم قدم برون نه زین خانه ملون