سوی می خانه میکشی دستم
عاشق و مفلس و تهی دستم
شهره کردی مرا بهر دو جهان
بزمانی که با تو بنشستم
من چه گویم؟ که در دیار غمت
عاشقم، صادقم، ز خود رستم
هرچه دارم فدای راه شماست
ماه در سی و ماهی در شستم
نفروشم بملک هر دو جهان
یوسفی راکه من خریدستم
پیش دیدار یار مهرافروز
جان ببازم که نیک سرمستم
قاسمی گشت فانی اندر راه
فانی مطلقم، اگر هستم