چون صبح سعادت ز جبین تو هویداست
ما را بتو صد گونه تولا و تمناست
تو ساقی جانهایی و جانها بتو شادند
در ده قدح باده، که هنگام تولاست
در مجلس مستان خدا وقت سماعست
چون عشق مزید آمد و چون حسن هویداست
هر قصه که در وصف جمالست و جلالست
تا فکر زیادت نکنی، نسبت سوداست
آنجای که جسمست بکلی همه اسمست
آن جای که جانیست نه اسم و نه مسماست
با عشق خدا باش، که در صورت و معنی
چون کار تو عشقست همه کار مهیاست
قاسم، چه کنی؟ گر نکنی روی بدین بحر
کین کثرت امواج هم از لجه دریاست