دوست به دشمن به کربلا تو نمودی
یوسف یعقوب را بها تو نمودی
صورت جان من است جسم لطیفت
آنچه ندیده است کس مرا تو نمودی
زلف گشودی و خط سبز کشیدی
آنچه نبود آن سوا سوا تو نمودی
بوالحکمی را ابوی جهل تو کردی
ختم نبوت به مصطفی تو نمودی
رسم جفا، روی خوب و چشم سیه را
دلبری و شوخی و ادا تو نمودی
در حرم امن جای توست سعیدا
چون به قضای خدا رضا تو نمودی