عسجدی » اشعار باقیمانده » شمارهٔ ۵ - خد و لب و دندان معشوق

بخد و آن لب و دندانش بنگر

که همواره مرا دارند در تاب

یکی همچون پری در اوج خورشید

یکی چون شایورد از گرد مهتاب