ما تحمل بر جفاهای تو ای گل میکنیم
گر به خواری هم آن هم تحمل میکنیم
حق گواه ماست در صدق محبت با بتان
ناکسی گر ناحقی گوید تغافل میکنیم
هرکسی در این چمن از کشتکاری خرم است
ما چو مرغان تکیه بر شاخ توکل میکنیم
گرچه حسنت در خیال ما ز خورشیدست بیش
بیش از آن خوبی که ما با خود تخیل میکنیم
ما کجا و دیدن خورشید رویت از کجا
خلوت حسنت به چشم و دل تامل میکنیم
گل به دست مردم و در پای بلبل خار غم
کام خود ما هم خیال از بخت بلبل میکنیم
کام ما اهلی همین مردن بود در پای دوست
سستی از بخت است و ما خود هم تعلل میکنیم