اهلی شیرازی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۸۱۷

چند بود دمبدم چشم تو خونریز تر

یا نظر رحمتی یا نگهی تیزتر

دل ز خزان غمت پیر شد و همچنان

لعل تو سیراب تر نخل تو نو خیزتر

روی تو از گل بود تازه تر ای نوبهار

خط تو از سنبل است غالیه آمیزتر

زآب حیات لبت سبزه خط بردمید

لعل دلاویز تو گشت دلاویزتر

اهلی اگر گلرخان در پی خونریزی اند

دیده گستاخ تست از همه خونریزتر