اهلی شیرازی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۴۵۰

بجای آب حیاتم شکر لبی دادند

حیات خضر بهر کس ز مشربی دادند

ز بت پرستی ام ای شیخ خود پرست مرنج

مرا چنانکه تویی نیز مذهبی دادند

هدایت است نه کسبی رموز عشق ارنه

هر آنکه هست دو روزش بمکتبی دادند

تو نیز عاشقی ای مدعی ولی فرق است

بسوختند مرا گر ترا تبی دادند

همان چراغ محبت که اهل دل را بود

بدست اهلی بد روز یک شبی دادند