جویای تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۷۷۴

زل بند چاشنی باشد حلاوت از لبش

شیرهٔ جان می چکد چون صاف لذت از لبش

ناله از دل، آه گرم از سینه، اشک از دیده ام

رنگ از رخ، بو ز پیراهن، نزاکت از لبش