جویای تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۷۱۶

به بیخودی شد از آن همزبان من تصویر

که هست محرم راز نهان من تصویر

کتاب بی خودی ام، حاشیه است تفسیرم

زبان حیرتم و ترجمان من تصویر

به گوش بی خبری از زبان خاموشی

بیان نموده بسی داستان من تصویر

ترا نکرده اثر در دل آه و نالهٔ من

وگرنه جامه درید از فغان من تصویر

ز ماه یکشبه هم خامه را خفی تر کن

کشی گر از مه ابروکمان من تصویر