گه ز شوق او در آتش، گاه در خون میرویم
خضر کو تا بنگرد این راه را چون میرویم
همچو توبه با صلاحیت به مجلس آمدیم
لیک رسواتر ز بوی می به بیرون میرویم
هرکجا باشد، چو ما دیوانگان را جای نیست
شهر اگر از ما به تنگ آمد، به هامون میرویم
نیست شوری هرکجا شوریدهای در رقص نیست
در چمن، گاهی به ذوق بید مجنون میرویم
جمله عالم را گرفت اعجاز نطق ما سلیم
بعد ازین همچون مسیحا سوی گردون میرویم