چو حسن پرده گشا از پی نظاره شود
ظهور صورت شیرین ز سنگ خاره شود
ز گریه هر نفس ای آفتاب بی تو مرا
چو صبح، چاک گریبان پر از ستاره شود
مرا به حلقه ی زنار، ننگ او افکند
که تار سبحه ی زاهد هزار پاره شود!
ز بس که در پی هر کار من پشیمانی ست
تمام عمر مرا صرف استخاره شود
درین محیط، سلیم از خطر کناره مکن
که همچو موج خطر از تو برکناره شود