آشفتهٔ شیرازی » غزلیات » شمارهٔ ۹۵۶

مطرب از راستی نوا سر کن

شور عشاق را فزون‌تر کن

چند در پردهٔ عراق و حجاز

ره قانون عشق یکسر کن

یک دو بیتی بگو ز ترک و دو گاه

چنگ در چنگ عود و مزمر کن

تو به نوروز ای مسیحا دم

نقش دل مردگان مصور کن

دم منصوری از خجسته بزن

از چنین نغمه‌ها مکرر کن

زنگ غم را ببر ز زنگوله

از رهاوی تو مویه‌ای سر کن

حور و غلمان غلام ساقی دور

بزم را رشک خلد و کوثر کن

پارسی‌گوی ترک شیرین‌لب

شعر آشفته را تو از بر کن

محفل انس چون بیارانید

خیز مستانه مدح حیدر کن