آشفتهٔ شیرازی » غزلیات » شمارهٔ ۸۰۷

ای ماهروی خرگهی ای صاحب تاج مهی

تو باغ خوبی را بهی ما نیز هم بد نیستیم

گر میسراید بلبلی در باغ و بستان بر گلی

باید شنید ای گل ولی ما نیز هم بد نیستیم

بلبل کند غوغا و بس گر گل شود رعنا و بس

این واله آن زیبا و بس ما نیز هم بد نیستیم

شور تو در هر مجلسی نام تو ورد هر کسی

دارند سودایت بسی ما نیز هم بد نیستیم

مه کی خرامد در زمی حوری نژاد از آدمی

تو چشم جان را مردمی ما نیز هم بد نیستیم

در کاخ ناید سرو بن خورشید کی گوید سخن

کو سرو و مه دعوی کن ما نیز هم بد نیستیم