گنجور

برای پیشنهاد تصاویر مرتبط با اشعار لازم است ابتدا با نام کاربری خود وارد گنجور شوید.

ورود به گنجور

 
 
 
رباعی شمارهٔ ۲۲ به خوانش محسن لیله‌کوهی
می‌خواهید شما بخوانید؟ اینجا را ببینید.
فعال یا غیرفعال‌سازی قفل متن روی خوانش
منتسب به هر دو سخنور
حافظ

همین شعر » بیت ۱

در سنبلش آویختم از روی نیاز

گفتم من سودازده را کار بساز

ناصر بخارایی

با سنبلش آویختم از روی نیاز

گفتم من سودا زده را چاره بساز

مشابه‌یابی بر اساس وزن و قافیه

رودکی

چون کشته ببینی‌ام، دو لب گشته فراز

از جان تهی این قالب فرسوده به آز

بر بالینم نشین و می‌گوی بناز:

کای من تو بکشته و پشیمان شده باز

ابوسعید ابوالخیر

تا روی ترا بدیدم ای شمع تراز

نی کار کنم نه روزه دارم نه نماز

چون با تو بوم مجاز من جمله نماز

چون بی تو بوم نماز من جمله مجاز

مشاهدهٔ ۳ مورد هم آهنگ دیگر از ابوسعید ابوالخیر
خواجه عبدالله انصاری

اندر همه عمر من شبی وقت نیاز

آمد بر من خیال معشوقه فراز

برداشت نقاب مرمرا گفت بناز

باری بنگر که از که ماندستی باز

مشاهدهٔ ۳ مورد هم آهنگ دیگر از خواجه عبدالله انصاری
ازرقی هروی

آن شد که ترا رفت همی با ما ناز

و آن شد که مرا بود بروی تو نیاز

ما ناز تو و نیاز خویش ، ای پرساز

بر سنگ زدیم و صبر کردیم آغاز

مشاهدهٔ ۵ مورد هم آهنگ دیگر از ازرقی هروی
قطران تبریزی

چون کشته ببینم دو لب کرده فراز

وز جان تهی این قالب فرسوده به آز

بر بالینم نشسته می گوی بناز

که کشته ترا من و پشیمان شده باز

مشاهدهٔ ۳ مورد هم آهنگ دیگر از قطران تبریزی