خیالی بخارایی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۱۶۵

خیال روی تو از سر به در نخواهم کرد

به هیچ روی خیال دگر نخواهم کرد

ز دیدن رخ خوبت نظر نخواهم بست

وز این مشاهده قطع نظر نخواهم کرد

چو هست روشنی دیده و دلم از تو

هوای دیدن شمس و قمر نخواهم کرد

به هر کجا که تو ای سروناز جا داری

به هیچ کوی از آنجا گذر نخواهم کرد

ضرورت است خیالی که راز دل پوشی

رقیب را ز خیالی خبر نخواهم کرد