غم رخم زرد می کند چه کنم
نفسم سرد می کند چه کنم
همچو اختر شراره آه مرا
آسمان گرد می کند چه کنم
شد تنم خاک و تند باد فراق
خاک را گرد می کند چه کنم
می دهد جان دلم ز مستی عشق
می جوانمرد می کند چه کنم
می کشم دردناک ناله ز دل
دل من درد می کند چه کنم
با دلم دور چرخ هر چه ز جور
می توان کرد می کند چه کنم
یار فرد است و بنده جامی را
از جهان فرد می کند چه کنم