ازرقی هروی » رباعیات » شمارهٔ ۱۸

دل برکندم زین تن بیمار، ای دوست

بازم خر ازین به لطف یک بار، ای دوست

مگذار مرا بر در پندار، ای دوست

چون بر درت آمدم به زنهار، ای دوست