رهی معیری » چند قطعه » قطعهٔ ۲۶ - دلدادگان من (اقتباس از ترانه‌های بیلیتس)

چون که دلدادهٔ نخستم، دید

ریخت در پای من، به دست امید

آتشین پاره‌های بی‌جاده

پربها رشته‌های مروارید

۳

هریک از روشنی چو ماهی بود

زیب دیهیم پادشاهی بود

وآن دگر طرفه جامه‌ای پرداخت

بادپای هنر به میدان تاخت

در لطافتِ بهارِ حسنم گفت

وز جلالت قرین مهرم ساخت

۶

چهرگان مرا، به جلوه‌گری

خواند رشکِ ستارهٔ سحری

خواستار سوم ز کَشّی و ناز

عافیت‌سوز بود و افسون‌ساز

آفت عقل بود و غارت هوش

آیت حسن بود و مایه ناز

۹

دید چون قامت رسای مرا

خم شد و بوسه داد پای مرا

تو نه زر داری و نه زیور و زیب

نه سخن‌آفرینی و نه ادیب

نه تو را، چهره‌ای است لاله‌فروش

نه تو را منظری است دیده‌فریب

لیک یارم از این میانه تویی

ناوک عشق را نشانه تویی