مسعود سعد سلمان » دیوان اشعار » رباعیات » شمارهٔ ۱۳۶

گر زر گردی جفا عیار تو بود

ور گل گردی برگ تو خار تو بود

ای دشمن آنکه دوستدار تو بود

بی یار بود هر آنکه یار تو بود