یارا یارا ترا چه یارا
تا دل بربایی اذکیا را
این دلبری از تو نیست بالله
این فتنه ز دیگریست یارا
آنکسکه نگاشته است نقشت
بر صفحهٔ نیکویی نگارا
در پردهٔ حسن توست پنهان
دل میبرد از بر آشکارا
از خال و خطت کتاب مسطور
داده است بهدست دیده ما را
تا درنگریم و باز خوانیم
در روی تو سورهٔ ثنا را
هر جزو تو آیتی ز قرآن
هر شیوه ستایشی خدا را
هر جلوهٔ تو کند ثنایی
در پرده جناب کبریا را
آیینهٔ حسن تو نماید
بی صورت و بی جهت خدا را
از فیض کسی دگر برد دل
تو بیخبری ز دل نگارا