فیض کاشانی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۳

یارا یارا ترا چه یارا

تا دل بربایی اذکیا را

این دلبری از تو نیست بالله

این فتنه ز دیگری‌ست یارا

آنکس‌که نگاشته است نقشت

بر صفحهٔ نیکویی نگارا

در پردهٔ حسن توست پنهان

دل می‌برد از بر آشکارا

از خال و خطت کتاب مسطور

داده است به‌دست دیده ما را

تا در‌نگریم و باز خوانیم

در روی تو سورهٔ ثنا را

هر جزو تو آیتی ز قرآن

هر شیوه ستایشی خدا را

هر جلوهٔ تو کند ثنا‌یی

در پرده جناب کبریا را

آیینهٔ حسن تو نماید

بی صورت و بی جهت خدا را

از فیض کسی دگر برد دل

تو بی‌خبری ز دل نگارا