مهستی گنجوی » دیوان اشعار » رباعیات «نسخهٔ دوم» » شمارهٔ ۳۱

آن بت که رخش رشک گل یاسمن است

وز غمزه شوخ فتنه مرد و زن است

دیدم برهش لطیف چون آب روان

آن آب روان هنوز در چشم من است