وفایی مهابادی » دیوان فارسی » غزلیات » شمارهٔ ۲۷

ای راحت دل قوت روان لعل لبانت

خون شد دل مسکین ز غم سرو روانت

دورم ز تو بی خبر از خویش و لیکن

پیش منی و هیچ نبینم ز نشانت