سنایی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۳۴

تا هلاک عاشقان از طرهٔ شبرنگ توست

وای مسکین عاشقی کو را دل اندر چنگ توست

عاشق مسکین چه داند کرد با نیرنگ تو

جادوی بلبل، اسیر چشم پر نیرنگ توست

نافهٔ آهو غلام زلف عنبر بوی توست

عنبر سارا رهین خط سبز از رنگ توست

تا نهفته مشک باشد مر تو را در زیر سیم

دست‌های عاشقان یک باره زیر سنگ توست

من به رنگ تو ندیدم هیچ کس را در جهان

بر تو عاشق باد هر کو در جهان هم‌رنگ توست