مجیرالدین بیلقانی » دیوان اشعار » رباعیات » شمارهٔ ۴۵

با من چو شبی به وصل در پیوندد

ننشسته هنوز رخت بر می بندد

بنشینم و در فراق او می گریم

برخیزد و بر گریه من می خندد