اسیر شهرستانی » دیوان اشعار » غزلیات ناتمام » شمارهٔ ۲۵

ز پرده های خموشی شنو فغان مرا

به غیر غنچه نفهمد کسی زبان مرا

نمی شود نفسی غافل از دلم صیاد

قفس به زیر نگین دارد آشیان مرا