اهلی شیرازی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۹۷۳

من سوخته خال و خط سیمبرانم

پروانه شمع رخ زیبا پسرانم

شرح غم پنهان چه دهم زانکه چو لاله

پیداست که از وادی خونین جگرانم

۳

دارم نظر پاک اگر هیچ ندارم

غافل مشو از من که ز صاحب نظرانم

این سلطنت و ملک مرا بس که همه عمر

در گوشه میخانه بمستی گذرانم

اهلی اگر آنمه دگران را کشد از ناز

خود را بکشم من که نه کم از دگرانم