دارم عیشی به وصل ماهی
پیچیده به شاخ گل، گیاهی
هنگامه ی حسن و عشق گرم است
از ما آهی، ازو نگاهی
۳
از دست غم جهان نداریم
جز کوی جنون گریزگاهی
ای فقر، خوش است کسوت تو
ما را هم ازین نمد، کلاهی!
هرکس دارد طریقی از عشق
افتاده سلیم هم به راهی