گنجور

خواجوی کرمانی » دیوان اشعار » صنایع الکمال » سفریات » معمّیات » شمارهٔ ۵

 

گفتمش ای ماهرو نام تو خود چیست

گفت گوشه ی ابرو مرا بر طرف مه نگر

خواجوی کرمانی
 

خواجوی کرمانی » دیوان اشعار » صنایع الکمال » سفریات » معمّیات » شمارهٔ ۲۶

 

معین با تو گفتم گر بدانی

که نام یار من هفتاد و هشتست

خواجوی کرمانی
 

خواجوی کرمانی » دیوان اشعار » صنایع الکمال » سفریات » معمّیات » شمارهٔ ۲۷

 

با زرده ی خایه یارکن ضم

وانگاه مصحّفش فرو خوان

خواجوی کرمانی
 

خواجوی کرمانی » دیوان اشعار » صنایع الکمال » سفریات » معمّیات » شمارهٔ ۴۷

 

نام سرو لاله رخ دانی که چیست

چشمه و آب روان و پای گل

خواجوی کرمانی
 

خواجوی کرمانی » دیوان اشعار » صنایع الکمال » سفریات » معمّیات » شمارهٔ ۵۲

 

یار من آن صنم که بخوبیش یار نیست

دارد جمال و قرض زهر یک چهار دانگ

خواجوی کرمانی
 

خواجوی کرمانی » دیوان اشعار » صنایع الکمال » سفریات » معمّیات » شمارهٔ ۶۴

 

آن یار کجاست کاخر روز او را

با بار مصحّف مصغِّر نامست

خواجوی کرمانی
 

خواجوی کرمانی » دیوان اشعار » صنایع الکمال » سفریات » معمّیات » شمارهٔ ۷۲

 

شه در بر ما نام پری پیکر ماست

لیکن نتوان گفت که شه در بر ماست

خواجوی کرمانی
 

خواجوی کرمانی » دیوان اشعار » صنایع الکمال » سفریات » معمّیات » شمارهٔ ۷۶

 

نام شه ملک چین قلب قلبست

در قلب شه مصحّف قلب شکن

خواجوی کرمانی
 

خواجوی کرمانی » دیوان اشعار » صنایع الکمال » سفریات » معمّیات » شمارهٔ ۸۳

 

آن سرو را نگر چو الف در میان زین

تا روشنت شود لقب شهسوار من

خواجوی کرمانی
 

خواجوی کرمانی » دیوان اشعار » صنایع الکمال » سفریات » معمّیات » شمارهٔ ۸۵

 

ای مفخر روزگار وای صدر زمن

معلومت اگر نگشت نام بت من

خواجوی کرمانی
 

خواجوی کرمانی » دیوان اشعار » صنایع الکمال » سفریات » معمّیات » شمارهٔ ۸۸

 

آب معکوس در میان شراب

نام آن نازنین سر مستست

خواجوی کرمانی
 
 
sunny dark_mode