×
اهلی شیرازی » دیوان اشعار » معمیات » بخش ۶۲ - معین
اعدا شمردیم بسی جمله یکی بود
چون جمله یکی باشد در چه شماریم
اهلی شیرازی » دیوان اشعار » معمیات » بخش ۶۳ - مقصود
اهلی از گفتن و ناگفتن غم پا بگل است
بیزبان فهم شود قصه اش آخر دو دلست
اهلی شیرازی » دیوان اشعار » معمیات » بخش ۶۴ - ورامی
دل گرچه از هوایت دارد غم پیاپی
گر گفت ازین هوایم غم نیست شنو از روی
اهلی شیرازی » دیوان اشعار » معمیات » بخش ۶۵ - نامی
زان پری دیوانگی جز از دل دیوانه نیست
آدمی گر از سر دل بگذرد دیوانه نیست
اهلی شیرازی » دیوان اشعار » معمیات » بخش ۶۶ - نوح
نخواهم بنگرد در آینه خویش
که چون خود بین شود گردد جفا کیش
اهلی شیرازی » دیوان اشعار » معمیات » بخش ۶۷ - ولی
مسند شاهی بود دام ره هر بیبصر
میل درویشی نما گردیدهای داری به سر
اهلی شیرازی » دیوان اشعار » معمیات » بخش ۶۸ - عیسی
آتشی کز برق غیرت برفروخت
خرمن درویش درمانده بسوخت
اهلی شیرازی » دیوان اشعار » لغزها » لغز میر کریم الدین
چیست آن نام کاوری بشمار
در حساب کواکب سیار
اولش اول می آخر هم
ثانیش ثانی می از دو کنار
مرکزش کانی و محیطش را
[...]
اهلی شیرازی » دیوان اشعار » لغزها » لغز سوزن و رشعه
چیست آنمرغ مار هیبت کو
راست ماند بناوک دلدوز
رشته بر پا زوری دست پرد
باز آید چو مرغ دست آموز