میبدی » کشف الاسرار و عدة الابرار » ۲- سورة البقره » بخش ۶۳ - ۱۹ - النوبة الثالثة
از بس که درین دیده خیالت دارم
در هر چه نگه کنم تویی پندارم
میبدی » کشف الاسرار و عدة الابرار » ۲- سورة البقره » بخش ۶۳ - ۱۹ - النوبة الثالثة
گفتی مستم، بجان من گر هستی
مست آن باشد که او نداند مستی!
میبدی » کشف الاسرار و عدة الابرار » ۲- سورة البقره » بخش ۶۳ - ۱۹ - النوبة الثالثة
بهرچ از راه باز افتی چه کفر آن حرف و چه ایمان
بهرچ از دوست و امانی چه زشت آن نقش و چه زیبا
میبدی » کشف الاسرار و عدة الابرار » ۲- سورة البقره » بخش ۶۳ - ۱۹ - النوبة الثالثة
با دو قبله در ره توحید نتوان رفت راست
یا رضاء دوست باید یا هوای خویشتن
میبدی » کشف الاسرار و عدة الابرار » ۲- سورة البقره » بخش ۶۳ - ۱۹ - النوبة الثالثة
خون صدیقان بیالودند و زان ره ساختند
جز بجان رفتن درین ره یک قدم را باز نیست
میبدی » کشف الاسرار و عدة الابرار » ۲- سورة البقره » بخش ۶۳ - ۱۹ - النوبة الثالثة
نتوان گفتن حدیث خوبان آسان
آسان آسان حدیث ایشان نتوان
میبدی » کشف الاسرار و عدة الابرار » ۲- سورة البقره » بخش ۶۶ - ۲۰ - النوبة الثالثة
یا من الی وجهه حجّی و معتمری
ان حجّ قوم الی ترب و احجار
هر کسی محراب دارد هر سویی
باز محراب سنایی کوی تو
میبدی » کشف الاسرار و عدة الابرار » ۲- سورة البقره » بخش ۶۶ - ۲۰ - النوبة الثالثة
دردم نه ز کعبه بود کز روی تو بود
مستی نه ز باده بود کز بوی تو بود
میبدی » کشف الاسرار و عدة الابرار » ۲- سورة البقره » بخش ۶۹ - ۲۱ - النوبة الثالثة
ما را خواهی مراد ما باید خواست
یکباره ز پیش خویش بر باید خاست
میبدی » کشف الاسرار و عدة الابرار » ۲- سورة البقره » بخش ۶۹ - ۲۱ - النوبة الثالثة
مال و زر و چیز رایگان باید باخت
چون کار بجان رسید جان باید باخت
میبدی » کشف الاسرار و عدة الابرار » ۲- سورة البقره » بخش ۷۲ - ۲۲ - النوبة الثالثة
تو همه از مهر من آری حدیث
من همه از عشق تو گویم سخن
میبدی » کشف الاسرار و عدة الابرار » ۲- سورة البقره » بخش ۷۲ - ۲۲ - النوبة الثالثة
آن کس که هزار عالم از رنگ نگاشت
رنگ من و تو کجا خرد ای ناداشت
میبدی » کشف الاسرار و عدة الابرار » ۲- سورة البقره » بخش ۷۸ - ۲۴ - النوبة الثالثة
یک ره که دلت بمهر ما یا زانست
هجرانت کشیدن ای نگار آسانست
میبدی » کشف الاسرار و عدة الابرار » ۲- سورة البقره » بخش ۷۸ - ۲۴ - النوبة الثالثة
گفتم کجات جویم ای ماه دلستان
گفتا قرارگاه منت جان دوستان
میبدی » کشف الاسرار و عدة الابرار » ۲- سورة البقره » بخش ۸۱ - ۲۵ - النوبة الثالثة
مردی که بر راه عشق جان فرساید
آن به که بدون یار خود نگراید
عاشق بره عشق چنان میباید
کز دوزخ و از بهشت یادش ناید
میبدی » کشف الاسرار و عدة الابرار » ۲- سورة البقره » بخش ۸۱ - ۲۵ - النوبة الثالثة
گر نباشد قبله عالم مرا
قبله من کوی معشوق است و بس
این جهان با آن جهان و هر چه هست
عاشقان را روی معشوق است و بس
میبدی » کشف الاسرار و عدة الابرار » ۲- سورة البقره » بخش ۸۱ - ۲۵ - النوبة الثالثة
هر که او نام کسی یافت از این درگه یافت
ای برادر کس او باش و میندیش از کس
میبدی » کشف الاسرار و عدة الابرار » ۲- سورة البقره » بخش ۸۴ - ۲۶ - النوبة الثالثة
در قصه عشق تو بسی مشکلهاست
من با تو بهم میان ما منزلهاست
عجبت لمن یقول ذکرت ربی
فهل انسی فاذکر ما نسیت.
میبدی » کشف الاسرار و عدة الابرار » ۲- سورة البقره » بخش ۸۴ - ۲۶ - النوبة الثالثة
معبود خودی و عابد خویشتنی
زیرا که برای خود کنی هر چه کنی
میبدی » کشف الاسرار و عدة الابرار » ۲- سورة البقره » بخش ۸۴ - ۲۶ - النوبة الثالثة
یک بار بکوی ما گذر باید کرد
در صنع لطیف ما نظر باید کرد
گر گل خواهی بجان خطر باید کرد
دل را ز وصال ما خبر باید کرد