گنجور

شاه نعمت‌الله ولی » دوبیتی‌ها » دوبیتی شمارهٔ ۸۶

 

رمضان آمد و روان بگذشت

جان ما بود در زمان بگذشت

شب قدری به ما عطا فرمود

آن معانی از این بیان بگذشت

شاه نعمت‌الله ولی
 

شاه نعمت‌الله ولی » دوبیتی‌ها » دوبیتی شمارهٔ ۸۷

 

حال هم با همدگر خواهیم گفت

گوهر اسرار را خواهیم سفت

دست با او در کمر خواهیم کرد

پای همت بر جهان خواهیم کفت

شاه نعمت‌الله ولی
 

شاه نعمت‌الله ولی » دوبیتی‌ها » دوبیتی شمارهٔ ۸۸

 

عین ما این سخن چو با ما گفت

قطره را جمع کرد و دریا گفت

سخن از عقل ما نمی‌گوئیم

سخن از عقل پور سینا گفت

شاه نعمت‌الله ولی
 

شاه نعمت‌الله ولی » دوبیتی‌ها » دوبیتی شمارهٔ ۸۹

 

اعیان که نمودند به وجهی چه توان گفت

موجود ز جودند به وجهی چه توان گفت

غیرند در آن وجه که غیرند نباشند

گر عین وجودند به وجهی چه توان گفت

شاه نعمت‌الله ولی
 

شاه نعمت‌الله ولی » دوبیتی‌ها » دوبیتی شمارهٔ ۹۰

 

عشق اگر در جان نباشد جان چه باشد هیچ هیچ

ور نباشد درد او درمان چه باشد هیچ هیچ

با وجود حضرت سلطان ما کرمان خوش است

بی حضور خدمتش کرمان چه باشد هیچ هیچ

شاه نعمت‌الله ولی
 

شاه نعمت‌الله ولی » دوبیتی‌ها » دوبیتی شمارهٔ ۹۱

 

عمر بی او اگر گذاری هیچ

غیر او هر چه دوستداری هیچ

در پی دیگری اگر گردی

به عدم می‌روی چه آری هیچ

شاه نعمت‌الله ولی
 

شاه نعمت‌الله ولی » دوبیتی‌ها » دوبیتی شمارهٔ ۹۲

 

عمر بی او اگر گذاری هیچ

غیر او هرچه دوستداری هیچ

در پی دیگری اگر بروی

به عدم می روی چه آری هیچ

شاه نعمت‌الله ولی
 

شاه نعمت‌الله ولی » دوبیتی‌ها » دوبیتی شمارهٔ ۹۳

 

روح او جان جملهٔ ارواح

تن او اصل جملهٔ اشباح

خانه روشن به نور مصباح است

روشن از نور او بود مصباح

شاه نعمت‌الله ولی
 

شاه نعمت‌الله ولی » دوبیتی‌ها » دوبیتی شمارهٔ ۹۴

 

خشت عقل از قالبش بیرون فتاد

خانهٔ عاقل نگر تا چون فتاد

عقل مخمور آن دو لیلی گرفت

وان که لیلی بود با مجنون فتاد

شاه نعمت‌الله ولی
 

شاه نعمت‌الله ولی » دوبیتی‌ها » دوبیتی شمارهٔ ۹۵

 

هر چه خواهی به قدر استعداد

حضرت آن کریم خواهد داد

این عطایش به ما بود دایم

خواه در مصر و خواه در بغداد

شاه نعمت‌الله ولی
 

شاه نعمت‌الله ولی » دوبیتی‌ها » دوبیتی شمارهٔ ۹۶

 

هر که او بر خاک این درگه فتاد

روی خود در جنت المأوا نهاد

گر در آمد از در ما عارفی

حق تعالی خوش دری بر وی گشاد

شاه نعمت‌الله ولی
 

شاه نعمت‌الله ولی » دوبیتی‌ها » دوبیتی شمارهٔ ۹۷

 

مطلوب خود است و طالب خود

چه جای خیال نیک یا بد

موجود غرض بگو کدام است

غیری او را چگونه یابد

شاه نعمت‌الله ولی
 

شاه نعمت‌الله ولی » دوبیتی‌ها » دوبیتی شمارهٔ ۹۸

 

صوفی باصفا وفا دارد

لاجرم از وفا صفا دارد

امر آسان بود تصوف او

گر درین ره امام ما دارد

شاه نعمت‌الله ولی
 

شاه نعمت‌الله ولی » دوبیتی‌ها » دوبیتی شمارهٔ ۹۹

 

هر که او با یزید یاری کرد

هر چه کرد او خلاف یاری کرد

هر که گوید یزید بود عزیز

شک ندارم به خویش خواری کرد

شاه نعمت‌الله ولی
 

شاه نعمت‌الله ولی » دوبیتی‌ها » دوبیتی شمارهٔ ۱۰۰

 

آتش غیرتش برافروزد

غیر خود را به یک نفس سوزد

لیس فی الدار غیره دیار

این سخن را به ما بیاموزد

شاه نعمت‌الله ولی
 

شاه نعمت‌الله ولی » دوبیتی‌ها » دوبیتی شمارهٔ ۱۰۱

 

هر که او از خدای ما ترسد

از من و تو بگو کجا ترسد

ترسم از ذات اوست تا دانی

دلم از دیگری کجا ترسد

شاه نعمت‌الله ولی
 

شاه نعمت‌الله ولی » دوبیتی‌ها » دوبیتی شمارهٔ ۱۰۲

 

عقل علمش به ذات او نرسد

ور تو گویی رسد نگو نرسد

صوفی با صفا وفا دارد

حاصلش غیر گفتگو نرسد

شاه نعمت‌الله ولی
 

شاه نعمت‌الله ولی » دوبیتی‌ها » دوبیتی شمارهٔ ۱۰۳

 

ماضی و مستقبلت گر حال شد

دی و فردا سر به سر پامال شد

عمر صد ساله به نزد ما دمی است

ای که گوئی عمر تو صد سال شد

شاه نعمت‌الله ولی
 

شاه نعمت‌الله ولی » دوبیتی‌ها » دوبیتی شمارهٔ ۱۰۴

 

ابر خوش دامنی به ما افشاند

بر سر کوه برف را بنشاند

آفتابی بتافت و برف گداخت

آنچنان برف ژرف هیچ نماند

شاه نعمت‌الله ولی
 

شاه نعمت‌الله ولی » دوبیتی‌ها » دوبیتی شمارهٔ ۱۰۵

 

عاقلی کی به عاشقان ماند

آن سر کل کجا نهان ماند

هندویی کی بود چو ترک خوشی

این چنین کی به آن چنان ماند

شاه نعمت‌الله ولی
 
 
۱
۳
۴
۵
۶
۷
۲۷
sunny dark_mode