خواجوی کرمانی » دیوان اشعار » صنایع الکمال » سفریات » معمّیات » شمارهٔ ۵۲
یار من آن صنم که بخوبیش یار نیست
دارد جمال و قرض زهر یک چهار دانگ
خواجوی کرمانی » دیوان اشعار » صنایع الکمال » سفریات » معمّیات » شمارهٔ ۵۳
پسنه دهنی که مستم از بادامش
تا زر ندهی مرا ندانی نامش
خواجوی کرمانی » دیوان اشعار » صنایع الکمال » سفریات » معمّیات » شمارهٔ ۵۴
آن یار که جان و دل گروگان ویست
صد بر سر قرض نه که نامش گردد
خواجوی کرمانی » دیوان اشعار » صنایع الکمال » سفریات » معمّیات » شمارهٔ ۵۵
برجای سرمه چو بخوانی سر سال
معلوم کنی نام مهی مشکین خال
خواجوی کرمانی » دیوان اشعار » صنایع الکمال » سفریات » معمّیات » شمارهٔ ۵۶
ای ترک سمن عذار خونریز
گر زانک بصید می روی خیز
سگ را سرش از بدن جدا کن
در گردن آهوئی درآویز
خواجوی کرمانی » دیوان اشعار » صنایع الکمال » سفریات » معمّیات » شمارهٔ ۵۷
عین چون در میان صاد نهی
نام آن سرو سیمتن گردد
خواجوی کرمانی » دیوان اشعار » صنایع الکمال » سفریات » معمّیات » شمارهٔ ۵۸
ای جوان چون نام دلدارم نمی دانی که چیست
روی مغلوب مصحّف را بنه بر پای پیر
خواجوی کرمانی » دیوان اشعار » صنایع الکمال » سفریات » معمّیات » شمارهٔ ۵۹
هر چند تنم چو موی آن سیمتنست
مو بر سر من نام دلارام منست
خواجوی کرمانی » دیوان اشعار » صنایع الکمال » سفریات » معمّیات » شمارهٔ ۶۰
فرشی که فکندم از پی آرامش
پهلو چو بر آن نهی بدانی نامش
خواجوی کرمانی » دیوان اشعار » صنایع الکمال » سفریات » معمّیات » شمارهٔ ۶۱
ببوی شست سر زلف یارا گرداری
هوای چشمه ی خورشید در شب تاری
خواجوی کرمانی » دیوان اشعار » صنایع الکمال » سفریات » معمّیات » شمارهٔ ۶۳
قلب نعل و پای مقلوب مصحّف را بزن
بر سر شه تا بدانی نام سیم اندام من
خواجوی کرمانی » دیوان اشعار » صنایع الکمال » سفریات » معمّیات » شمارهٔ ۶۴
آن یار کجاست کاخر روز او را
با بار مصحّف مصغِّر نامست
خواجوی کرمانی » دیوان اشعار » صنایع الکمال » سفریات » معمّیات » شمارهٔ ۶۵
نام آنکو صد یک حسنش نباشد آفتاب
در حساب ارزانک سیصد نیست صد باری بود
خواجوی کرمانی » دیوان اشعار » صنایع الکمال » سفریات » معمّیات » شمارهٔ ۶۶
یک جزو ز جزوهای فخری نامه
در اول شب بخوان که نامی گردد
خواجوی کرمانی » دیوان اشعار » صنایع الکمال » سفریات » معمّیات » شمارهٔ ۶۷
آن لحظه که بفکنند پنجاه ز شست
معلوم کنند نام معشوقه ی ما
خواجوی کرمانی » دیوان اشعار » صنایع الکمال » سفریات » معمّیات » شمارهٔ ۶۸
دندان اسب بشکن و شه رابرو نشان
تا نام آن پری رخ نسرین بدن شود
خواجوی کرمانی » دیوان اشعار » صنایع الکمال » سفریات » معمّیات » شمارهٔ ۷۰
نام آنکو مرا ز غصّه بکشت
سر دستست در میانه ی پشت
خواجوی کرمانی » دیوان اشعار » صنایع الکمال » سفریات » معمّیات » شمارهٔ ۷۱
آه مقلوب در میانه ی شب
نام آن ماه مهربان منست
خواجوی کرمانی » دیوان اشعار » صنایع الکمال » سفریات » معمّیات » شمارهٔ ۷۲
شه در بر ما نام پری پیکر ماست
لیکن نتوان گفت که شه در بر ماست
خواجوی کرمانی » دیوان اشعار » صنایع الکمال » سفریات » معمّیات » شمارهٔ ۷۳
این طرف نگر که وقتی از عالم ذوق
نی بر سر حمدویه زدم نامی شد