گنجور

فیض کاشانی » دیوان اشعار » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۴۱

 

ای فیض بیا که عزم می خانه کنیم

پیمان شکنیم و می بپیمانه کنیم

دل در ره عشوه‌های ساقی فکنیم

جان در سر غمزهای جانانه کنیم

فیض کاشانی
 

فیض کاشانی » دیوان اشعار » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۴۲

 

نیک است بکس بخویش نیکی کردن

آزار کسست خویشتن آزردن

القصه بخویش میکنی آنچه کنی

نیکی و بدی بکس نشاید کردن

فیض کاشانی
 

فیض کاشانی » دیوان اشعار » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۴۳

 

ای فیض بس است آنچه خواندی بس کن

از هیچ فن اندرز نماندی بس کن

تا قوت گفتگوی بودت گفتی

اکنون که ز گفتگوی ماندی بس کن

فیض کاشانی
 

فیض کاشانی » دیوان اشعار » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۴۴

 

ای فیض بیا بجانب حق رو کن

این روی و ریای خلق را یکسو کن

کاری که بمیزان خدا ناید راست

بر هم زن و با جهانیان بکرو کن

فیض کاشانی
 

فیض کاشانی » دیوان اشعار » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۴۵

 

شادی و طرب بغمسرائی میکن

تحصیل نوا به بینوائی میکن

بنشین چه ترا برگ شود بی برگی

بر مسند فقر پادشاهی میکن

فیض کاشانی
 

فیض کاشانی » دیوان اشعار » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۴۶

 

مهرت بسرشته حق در آب و گل من

جا کرده چو جان بتن در آب و گل من

از مهر علی و مهر اولاد علی است

محصول دو عالم من و حاصل من

فیض کاشانی
 

فیض کاشانی » دیوان اشعار » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۴۷

 

مستم ز ندای لا اله الا هو

هستم ز برای لا اله الا هو

این مستی من ز لا اله الا هو

جانم بفدای لا اله الا هو

فیض کاشانی
 

فیض کاشانی » دیوان اشعار » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۴۸

 

دیدیم جمال لا اله الا الله

دیدیم جلال لا اله الا الله

از دوزخ و از بهشت آزاد شدیم

جستیم وصال لا اله الا الله

فیض کاشانی
 

فیض کاشانی » دیوان اشعار » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۴۹

 

ای فیض بسی موعظه گفتی گفتی

بس گوهر بی‌نظیر سفتی سفتی

یک خفته ز گفته تو بیدار نشد

احسنت کزین فسانه گفتی خفتی

فیض کاشانی
 

فیض کاشانی » دیوان اشعار » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۵۰

 

یا رب جان را غذای دانش دادی

دل را دادی ز فیض دانش شادی

توفیق عمل بعلم هم نیز بده

آن هم تو معید نعم و هم بادی

فیض کاشانی
 

فیض کاشانی » دیوان اشعار » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۵۱

 

تو یار مرا ندیده‌ای معذوری

زان روی گلی نچیده‌ای معذوری

از گلشن عشق یار بوئی نوزید

در زهدستان چریده‌ای معذوری

فیض کاشانی
 

فیض کاشانی » دیوان اشعار » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۵۲

 

نی اهل دلی که بشنوم زو رازی

نی هم نفسی که باشدم دمسازی

کی باشد و کی که با پر و بال فنا

در عالم لامکان کنم پروازی

فیض کاشانی
 

فیض کاشانی » دیوان اشعار » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۵۳

 

ملا بتو بحث و گفتگو ارزانی

صوفی بتو وجدهای و هو ارزانی

زاهد بتو انگبین و حور ارزانی

معشوق بما و ما باو ارزانی

فیض کاشانی
 

فیض کاشانی » دیوان اشعار » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۵۴

 

ای نسخهٔ اصل خوبی و یکتائی

سرچشمه‌ آبروی هر زیبائی

روشن بود از جمال تو هر دو جهان

پنهانی تو ز غایت پیدائی

فیض کاشانی
 

فیض کاشانی » دیوان اشعار » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۵۵

 

ای حسن تو مجموعهٔ هر زیبائی

وز هر دو جهان ز عشق تو شیدائی

نگذاشته داغ تو دلی را بیدرد

سودای تو کرده عالمی سودائی

فیض کاشانی
 
 
۱
۲
۳
sunny dark_mode