فیض کاشانی » دیوان اشعار » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۴۱
ای فیض بیا که عزم می خانه کنیم
پیمان شکنیم و می بپیمانه کنیم
دل در ره عشوههای ساقی فکنیم
جان در سر غمزهای جانانه کنیم
فیض کاشانی » دیوان اشعار » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۴۲
نیک است بکس بخویش نیکی کردن
آزار کسست خویشتن آزردن
القصه بخویش میکنی آنچه کنی
نیکی و بدی بکس نشاید کردن
فیض کاشانی » دیوان اشعار » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۴۳
ای فیض بس است آنچه خواندی بس کن
از هیچ فن اندرز نماندی بس کن
تا قوت گفتگوی بودت گفتی
اکنون که ز گفتگوی ماندی بس کن
فیض کاشانی » دیوان اشعار » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۴۴
ای فیض بیا بجانب حق رو کن
این روی و ریای خلق را یکسو کن
کاری که بمیزان خدا ناید راست
بر هم زن و با جهانیان بکرو کن
فیض کاشانی » دیوان اشعار » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۴۵
شادی و طرب بغمسرائی میکن
تحصیل نوا به بینوائی میکن
بنشین چه ترا برگ شود بی برگی
بر مسند فقر پادشاهی میکن
فیض کاشانی » دیوان اشعار » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۴۶
مهرت بسرشته حق در آب و گل من
جا کرده چو جان بتن در آب و گل من
از مهر علی و مهر اولاد علی است
محصول دو عالم من و حاصل من
فیض کاشانی » دیوان اشعار » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۴۷
مستم ز ندای لا اله الا هو
هستم ز برای لا اله الا هو
این مستی من ز لا اله الا هو
جانم بفدای لا اله الا هو
فیض کاشانی » دیوان اشعار » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۴۸
دیدیم جمال لا اله الا الله
دیدیم جلال لا اله الا الله
از دوزخ و از بهشت آزاد شدیم
جستیم وصال لا اله الا الله
فیض کاشانی » دیوان اشعار » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۴۹
ای فیض بسی موعظه گفتی گفتی
بس گوهر بینظیر سفتی سفتی
یک خفته ز گفته تو بیدار نشد
احسنت کزین فسانه گفتی خفتی
فیض کاشانی » دیوان اشعار » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۵۰
یا رب جان را غذای دانش دادی
دل را دادی ز فیض دانش شادی
توفیق عمل بعلم هم نیز بده
آن هم تو معید نعم و هم بادی
فیض کاشانی » دیوان اشعار » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۵۱
تو یار مرا ندیدهای معذوری
زان روی گلی نچیدهای معذوری
از گلشن عشق یار بوئی نوزید
در زهدستان چریدهای معذوری
فیض کاشانی » دیوان اشعار » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۵۲
نی اهل دلی که بشنوم زو رازی
نی هم نفسی که باشدم دمسازی
کی باشد و کی که با پر و بال فنا
در عالم لامکان کنم پروازی
فیض کاشانی » دیوان اشعار » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۵۳
ملا بتو بحث و گفتگو ارزانی
صوفی بتو وجدهای و هو ارزانی
زاهد بتو انگبین و حور ارزانی
معشوق بما و ما باو ارزانی
فیض کاشانی » دیوان اشعار » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۵۴
ای نسخهٔ اصل خوبی و یکتائی
سرچشمه آبروی هر زیبائی
روشن بود از جمال تو هر دو جهان
پنهانی تو ز غایت پیدائی
فیض کاشانی » دیوان اشعار » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۵۵
ای حسن تو مجموعهٔ هر زیبائی
وز هر دو جهان ز عشق تو شیدائی
نگذاشته داغ تو دلی را بیدرد
سودای تو کرده عالمی سودائی