گنجور

 
۱
۲
۳
۴
 

اهلی شیرازی » دیوان اشعار » معمیات » بخش ۴۴ - شمس

 

گمان نیست بعد از کمند تو رستن

که خواهند مردم یکی جا نشستن

۱ بیت
اهلی شیرازی
 

اهلی شیرازی » دیوان اشعار » معمیات » بخش ۴۵ - شیخ امین

 

خورشید من برقع کشد تا روی چو مه بینمش

گرچه مکرر دیده‌ام خواهم دگر ره بینمش

۱ بیت
اهلی شیرازی
 

اهلی شیرازی » دیوان اشعار » معمیات » بخش ۴۷ - عفیف

 

ای دور گشته عافیتم از دهان تو

تا کی جدا بود دهنم از دهان تو

۱ بیت
اهلی شیرازی
 

اهلی شیرازی » دیوان اشعار » معمیات » بخش ۴۸ - عبدالله

 

نه که بیخون جگر راحت دل دیده نیافت

تا دلم خار نخورد آبله پا نشکافت

۱ بیت
اهلی شیرازی
 

اهلی شیرازی » دیوان اشعار » معمیات » بخش ۴۹ - غریب

 

چو چشم از مژه پرویز نی است لؤلؤ بیز

غبار خاک درت را عبیر وش گو بیز

۱ بیت
اهلی شیرازی
 

اهلی شیرازی » دیوان اشعار » معمیات » بخش ۵۰ - غنی

 

یکدم آسوده ز کشتن دل قصاب نبود

تیغ خونریز دل سخت ترا خواب نبود

۱ بیت
اهلی شیرازی
 

اهلی شیرازی » دیوان اشعار » معمیات » بخش ۵۲ - کاکا

 

جهان تنها گرفت از خلق خوش یار

کجا با لشگران گیرد دگر بار

۱ بیت
اهلی شیرازی
 

اهلی شیرازی » دیوان اشعار » معمیات » بخش ۵۳ - کریم مراد

 

کرام کریم و مرید مراد

به تشریف هم در جهانند شاد

۱ بیت
اهلی شیرازی
 

اهلی شیرازی » دیوان اشعار » معمیات » بخش ۵۴ - قلی

 

گفته دیوانه باشد خنده و در دل چرا

درد و خنده هر دو آخر ظاهرست اینک مرا

۱ بیت
اهلی شیرازی
 

اهلی شیرازی » دیوان اشعار » معمیات » بخش ۵۵ - منصور

 

برنگین خاتم جانست نام آن صنم

ور دهد دستم بکارم در سواد دیده هم

۱ بیت
اهلی شیرازی
 

اهلی شیرازی » دیوان اشعار » معمیات » بخش ۵۶ - مرشد

 

هر که از اهل یقین از جام حیدر گشت مست

مشرک آب کوثر از دست علی طرفی نبست

۱ بیت
اهلی شیرازی
 

اهلی شیرازی » دیوان اشعار » معمیات » بخش ۵۷ - مسکر

 

گر نسیم از طره سنبل بیفشاند غبار

نافه های مشک ریزد در سر زلف نگار

۱ بیت
اهلی شیرازی
 

اهلی شیرازی » دیوان اشعار » معمیات » بخش ۵۸ - محمود

 

آن دهانم برده است از یاد و باز آرد به یاد

باز گردد عمر رفته گرچه بی‌او شد به باد

۱ بیت
اهلی شیرازی
 

اهلی شیرازی » دیوان اشعار » معمیات » بخش ۵۹ - میر شیخ علی

 

ز درد درد تو بسیار خون دل خوردم

خمیر عیش ولی شد سرشته زان دردم

۱ بیت
اهلی شیرازی
 

اهلی شیرازی » دیوان اشعار » معمیات » بخش ۶۱ - مدامی

 

روز دل من بتلخکامی

در جای خطر فتد ز خامی

۱ بیت
اهلی شیرازی
 

اهلی شیرازی » دیوان اشعار » معمیات » بخش ۶۲ - معین

 

اعدا شمردیم بسی جمله یکی بود

چون جمله یکی باشد در چه شماریم

۱ بیت
اهلی شیرازی
 

اهلی شیرازی » دیوان اشعار » معمیات » بخش ۶۳ - مقصود

 

اهلی از گفتن و ناگفتن غم پا بگل است

بیزبان فهم شود قصه اش آخر دو دلست

۱ بیت
اهلی شیرازی
 

اهلی شیرازی » دیوان اشعار » معمیات » بخش ۶۴ - ورامی

 

دل گرچه از هوایت دارد غم پیاپی

گر گفت ازین هوایم غم نیست شنو از روی

۱ بیت
اهلی شیرازی
 

اهلی شیرازی » دیوان اشعار » معمیات » بخش ۶۵ - نامی

 

زان پری دیوانگی جز از دل دیوانه نیست

آدمی گر از سر دل بگذرد دیوانه نیست

۱ بیت
اهلی شیرازی
 

اهلی شیرازی » دیوان اشعار » معمیات » بخش ۶۶ - نوح

 

نخواهم بنگرد در آینه خویش

که چون خود بین شود گردد جفا کیش

۱ بیت
اهلی شیرازی
 
 
۱
۲
۳
۴
 
تعداد کل نتایج: ۶۲