گنجور

 
۱
۲
۳
۴
۶
 

فضولی » دیوان اشعار فارسی » رباعیات » شمارهٔ ۲۱

 

آسوده کربلا بهر فعل که هست

گر خاک شود نمی شود قدرش پست

بر می دارند و سبحه اش می سازند

می گردانند از شرف دست بدست

۲ بیت
فضولی
 

فضولی » دیوان اشعار فارسی » رباعیات » شمارهٔ ۲۲

 

ای مشک اسیر گیسوی خم بخمت

عنبر مسکین خط مشکین رقمت

سر تا قدمت تمام حسنست و جمال

سر تا قدمم فدای سر تا قدمت

۲ بیت
فضولی
 

فضولی » دیوان اشعار فارسی » رباعیات » شمارهٔ ۲۳

 

ای نخل ریاض کامرانی قلمت

خضر ره روشنی سواد رقمت

امید که دیده رمد دیده ما

روشن شود از سرمه خاک قدمت

۲ بیت
فضولی
 

فضولی » دیوان اشعار فارسی » رباعیات » شمارهٔ ۲۴

 

عمرم بطلب کاری صانع بگذشت

در حیرت آثار صنایع بگذشت

گر عمر گذشت نیست افسوس مرا

افسوس ز عمریست که ضایع بگذشت

۲ بیت
فضولی
 

فضولی » دیوان اشعار فارسی » رباعیات » شمارهٔ ۲۵

 

گر یار جفاکار و گر عربده جوست

خوش باش که هر چه آید از یار نکوست

گر درد دلی رسد بعاشق از دوست

سهل است چو درمان دل آخر هم از اوست

۲ بیت
فضولی
 

فضولی » دیوان اشعار فارسی » رباعیات » شمارهٔ ۲۶

 

هر دلبر پر جفا که در عالم هست

از روی وفاست ناصح عاشق مست

در منع هوا رسم جفا عاشق را

کافیست ز دلبران نصیحت پیوست

۲ بیت
فضولی
 

فضولی » دیوان اشعار فارسی » رباعیات » شمارهٔ ۲۷

 

تا سلسله عاشقی ما برپاست

دام دل ما مقید بند بلاست

یکدم ز بلای عاشقی دور نه ایم

گویا که بلای عاشقی عاشق ماست

۲ بیت
فضولی
 

فضولی » دیوان اشعار فارسی » رباعیات » شمارهٔ ۲۸

 

انجام وجود اهل عالم عدم است

پایان سرور و راحت و ذوق غم است

بسیار مکش در طلب راحت رنج

کین جنس بسی عزیز و بسیار کم است

۲ بیت
فضولی
 

فضولی » دیوان اشعار فارسی » رباعیات » شمارهٔ ۲۹

 

کار دلم از عشق تو انجام نیافت

جانم بلب آمد از لبت کام نیافت

در عشق تو نیست مبتلایی که چو من

هرگز راحت ندید و آرام نیافت

۲ بیت
فضولی
 

فضولی » دیوان اشعار فارسی » رباعیات » شمارهٔ ۳۰

 

دنیا نه مقام ذوق و عیش و طرب است

عیش و طرب و ذوق درو بس عجب است

هرگز نرسیدست بمطلوب کسی

هرکس که دروست در مقام طلب است

۲ بیت
فضولی
 

فضولی » دیوان اشعار فارسی » رباعیات » شمارهٔ ۳۱

 

آن ماه که نور چشم اهل نظر است

هر لحظه بصورت دگر جلوه گر است

مشکل که بیک حال بماند عاشق

معشوق که هر زمان بشکلی دگر است

۲ بیت
فضولی
 

فضولی » دیوان اشعار فارسی » رباعیات » شمارهٔ ۳۲

 

ای ملک تو فارغ از شریک و وارث

و آن ملک همین قدیم و باقی حادث

جز ذات قدیم تو ندارد مطلق

تکوین مکونات عالم باعث

۲ بیت
فضولی
 

فضولی » دیوان اشعار فارسی » رباعیات » شمارهٔ ۳۳

 

ای امر تو عقد بند پیوند مزاج

عالم بتو در فطرت و خلقت محتاج

امراض مشاکل امور امکان

از فیض وجوب تو طلبکار علاج

۲ بیت
فضولی
 

فضولی » دیوان اشعار فارسی » رباعیات » شمارهٔ ۳۴

 

هستی بوجود تو دلیلیست صریح

هر ذره بذکر تو زبانیست فصیح

فعلی که نه بر رضا تو نیست روا

قولی که نه از کلام تو نیست صحیح

۲ بیت
فضولی
 

فضولی » دیوان اشعار فارسی » رباعیات » شمارهٔ ۳۵

 

ای دل بگذر ز تنگنای این کاخ

آهنگ فنا کن که فضاییست فراخ

مگذار که در حدیقه تنگ چنین

نخل املت هر طرف اندازد شاخ

۲ بیت
فضولی
 

فضولی » دیوان اشعار فارسی » رباعیات » شمارهٔ ۳۶

 

تا دل ز غم هجر پریشان نشود

شایسته ذوق وصل جانان نشود

در عالم نیست راحت بی محنت

شرط است که تا این نشود آن نشود

۲ بیت
فضولی
 

فضولی » دیوان اشعار فارسی » رباعیات » شمارهٔ ۳۷

 

هر دم بدلم فرخ بتی می آرد

کارم ز بتان رواج و رونق دارد

جز عاشقی بتان نخواهم ورزید

فکرم اینست گر خدا بگذارد

۲ بیت
فضولی
 

فضولی » دیوان اشعار فارسی » رباعیات » شمارهٔ ۳۸

 

یارم گره از کار بافغان نگشاد

دلدار مراد من بفریاد نداد

افغان که باو نکرد افغان اثری

فریاد که کارگر نیامد فریاد

۲ بیت
فضولی
 

فضولی » دیوان اشعار فارسی » رباعیات » شمارهٔ ۳۹

 

حکم ازلم اسیر رفتار تو کرد

حیران لب و واله گفتار تو کرد

آیا چه دهد جواب من روز جزا

آن کس که مرا چنین گرفتار تو کرد

۲ بیت
فضولی
 

فضولی » دیوان اشعار فارسی » رباعیات » شمارهٔ ۴۰

 

روزی که ز هر چه هست آثار نبود

وز خواب عدم زمانه بیدار نبود

نورم شرر نار و گلم خار نداشت

من بودم و یار بود و اغیار نبود

۲ بیت
فضولی
 
 
۱
۲
۳
۴
۶
 
تعداد کل نتایج: ۱۰۵