گنجور

فیض کاشانی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۰۲

 

گر گاسهٔ سر ظرف جنون شد شده باشد

ور بر تنم این کاسه نگون شد شده باشد

از بام چو افتاد مرا طشت برندی

رسوائی از اندازه برون شد شده باشد

چون دست ز جان شستم اگر در غم هجران

[...]

فیض کاشانی
 

رفیق اصفهانی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۱۳۲

 

گر از دل و جان صبر و سکون شد شده باشد

گر صبر کم و درد فزون شد شده باشد

مجنون صفتی در غم لیلی وشی از شهر

آواره ی صحرای جنون شد شده باشد

از صید من ای صید فکن عار چه داری

[...]

رفیق اصفهانی
 
 
sunny dark_mode