گنجور

عطار » مختارنامه » باب سی و دوم: در شكایت كردن از معشوق » شمارهٔ ۱۶

 

در عشق تو من گرد جنون میگردم

وز دایرهٔ عقل برون میگردم

دیری است که در خون دل من شدهای

در خون توشدی و من به خون میگردم

عطار
 

عطار » مختارنامه » باب سی و هفتم: در صفت خط و خال معشوق » شمارهٔ ۲۰

 

از عشقِ خط تو سرنگون میگردم

وز خال تو در میان خون میگردم

تا روی نمود نقطهٔ خال توام

چون پرگاری به سر برون میگردم

عطار
 

عطار » مختارنامه » باب چهل و دوم: در صفت دردمندی عاشق » شمارهٔ ۸

 

در عشق تو من گرد جنون میگردم

وز دایرهٔ عقل برون میگردم

دیری است که در خون دل من شدهای

در خون تو شدی و من به خون میگردم

عطار
 
 
sunny dark_mode