گنجور

اوحدالدین کرمانی » دیوان رباعیات » الباب الاول: فی التوحید و التقدیس و الذکر و نعت النبوة » شمارهٔ ۱۸۰ - الاسرار

 

آن دم که بهم زدیم تنها من و تو

با خلق نکرده ایم پیدا من و تو

هر یک به گمان بیهده می گویند

حال من و تو نداند الّا من و تو

اوحدالدین کرمانی
 

سعدی » دیوان اشعار » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۲۴

 

یک روز به اتفاق صحرا من و تو

از شهر برون شویم تنها من و تو

دانی که من و تو کی به هم خوش باشیم؟

آنوقت که کس نباشد الا من و تو

سعدی
 
 
sunny dark_mode