گنجور

رضاقلی خان هدایت » تذکرهٔ ریاض العارفین » فردوس در شرح احوال متأخرین و معاصرین » بخش ۴۰ - غالب طهرانی

 

هر راه که ببریدم، او را برِ خود دیدم

از طولِ رهم غم نیست کو همسفرم آمد

رضاقلی خان هدایت
 

رضاقلی خان هدایت » تذکرهٔ ریاض العارفین » فردوس در شرح احوال متأخرین و معاصرین » بخش ۴۸ - محوی استرآبادی

 

گه عرش خدا گویی و گه سوی سماپویی

آنها که تو می‌جویی بر روی زمین باشد

رضاقلی خان هدایت
 

رضاقلی خان هدایت » تذکرهٔ ریاض العارفین » فردوس در شرح احوال متأخرین و معاصرین » بخش ۴۸ - محوی استرآبادی

 

گر باده خرابت کرد هم باده کند آباد

این خانه خرابان را تعمیر چنین باشد

رضاقلی خان هدایت
 

رضاقلی خان هدایت » تذکرهٔ ریاض العارفین » فردوس در شرح احوال متأخرین و معاصرین » بخش ۴۸ - محوی استرآبادی

 

با هم نفس ناجنس یک دم نتوان بودن

بشکن سر وپایش را گر روح امین باشد

رضاقلی خان هدایت
 

رضاقلی خان هدایت » تذکرهٔ ریاض العارفین » فردوس در شرح احوال متأخرین و معاصرین » بخش ۴۸ - محوی استرآبادی

 

در مذهب میخواران هستی نکنی رستی

چون نیست شوی محوی هستی همه این باشد

رضاقلی خان هدایت
 

ادیب الممالک » دیوان اشعار » سرودهای وطنی » شمارهٔ ۲ - سرود غم

 

شمع تو چرا مرده است شاخت ز چه افسرده است

برگت ز چه پژمرده است بیدت ز چه مجنون شد

ادیب الممالک
 

ادیب الممالک » دیوان اشعار » سرودهای وطنی » شمارهٔ ۲ - سرود غم

 

در ماتم تو خورشید در مرثیه با ناهید

کز خون شهیدان بید همرنگ طبر خون شد

ادیب الممالک
 

ادیب الممالک » دیوان اشعار » سرودهای وطنی » شمارهٔ ۲ - سرود غم

 

خاکت شده خون اندود آبت شده زهرآلود

وز توپ شربنل دود بر گنبد گردون شد

ادیب الممالک
 

ادیب الممالک » دیوان اشعار » سرودهای وطنی » شمارهٔ ۲ - سرود غم

 

هرکس سوی مهرت تاخت رایت به سپهر افراخت

و آنکس به تو تیر انداخت مستوجب طاعون شد

ادیب الممالک
 

ادیب الممالک » دیوان اشعار » سرودهای وطنی » شمارهٔ ۲ - سرود غم

 

توپی که ستمکاران بستند بر این ایوان

بر چشم انوشروان در قلب فریدون شد

ادیب الممالک
 

ادیب الممالک » دیوان اشعار » سرودهای وطنی » شمارهٔ ۲ - سرود غم

 

از عشق تو مستم من وز غیر تو رستم من

مشروطه پرستم من قلبم به تو مفتون شد

ادیب الممالک
 

ادیب الممالک » دیوان اشعار » سرودهای وطنی » شمارهٔ ۲ - سرود غم

 

ای قصر سلیمانی از بهر چه ویرانی

ای ملت ایرانی بختت ز چه وارون شد

ادیب الممالک
 

ادیب الممالک » دیوان اشعار » سرودهای وطنی » شمارهٔ ۲ - سرود غم

 

با آن همه استادی در مهلکه افتادی

سررشته آزادی از دست تو بیرون شد

ادیب الممالک
 

ادیب الممالک » دیوان اشعار » سرودهای وطنی » شمارهٔ ۲ - سرود غم

 

دانای سیاسی کو قانون اساسی کو

آن قدرشناسی کو و آن عقل و هنر چون شد

ادیب الممالک
 
 
۱
۲
۳
sunny dark_mode