×
شیخ بهایی » کشکول » دفتر چهارم - قسمت اول » بخش اول - قسمت دوم
فریاد که هر طایر فرخنده که دیدم
صیاد زمرغان دگر بسته ترش داشت
شیخ بهایی » کشکول » دفتر پنجم - قسمت اول » بخش چهارم - قسمت دوم
ای وای به من گر تو به چشم همه مردم
زین گونه نمائی که به چشم من حیران
شیخ بهایی » کشکول » دفتر پنجم - قسمت اول » بخش پنجم - قسمت دوم
شد خاک قدم طوبی، آن سروسهی قدرا
ما اعظمه شأنا، ماارفعه قدرا
ای پیکر روحانی از زلف بنه دامی
در قید تعلق کش، ارواج مجرد را
من زنده و تو خیزی، خون دگران ریزی
[...]