گنجور

خاقانی » دیوان اشعار » قطعات » شمارهٔ ۱۷۵

 

ای شاه دو معنی را نامد به تو خاقانی

کاندر دل از آن هر دو ترسی است که جان کاهد

یا خاطر او نارد مدحی که دلت گیرد

یا همت تو ندهد مالی که دلش خواهد

خاقانی
 

خاقانی » دیوان اشعار » قطعات » شمارهٔ ۲۱۰ - در مرثیهٔ اهل بیت خود

 

دل درد زده است از غم زنهار نگه دارش

کو میوهٔ دل باری بر بار نگه دارش

گفتی که به درد دل صبر است طبیب اما

امروز طبیبت شد بیمار نگه دارش

ای صبر توئی دانم پروانهٔ کار دل

[...]

خاقانی
 

خاقانی » دیوان اشعار » قطعات » شمارهٔ ۲۵۸

 

چون جاه پدید آرد دشمن که بد اندیشد

پس جاه بتر دشمن زو نیک‌تر اندیشم

دشمن به بدی گفتن جاهم به زبان آرد

بر سود منم ز آن بد چون نیک دراندیشم

خاقانی
 
 
sunny dark_mode