گنجور

ادیب الممالک » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۹۸

 

یک سوزن و یک سنجاق بودند به سوزندان

مانند دو تن عیار افتاده به یک زندان

سنجاق به سوزن گفت کار تو در اینجا چیست

وز بهر چه خسبیدی اندر دل سوزاندان

سوزن بجوابش گفت ای بی هنر سوری

[...]

ادیب الممالک
 

ادیب الممالک » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۱۱۱

 

ای تاجر بی‌ثروت سوداگر بی‌مایه

ایوان تو بی‌دیوار بستان تو بی‌سایه

بستان ترا پژمان هم سوسن و هم سنبل

ایوان ترا ویران هم پیکر و هم پایه

در بوته غمازان بگداخته همچون زر

[...]

ادیب الممالک
 
 
sunny dark_mode