×
شاه نعمتالله ولی » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۳۶
در آینهٔ عالم تمثال جمال اوست
جمله به کمالش بین کاینها ز کمال اوست
در صورت و در معنی چندان که نظر کردیم
حسنی که به ما بنمود نقشی ز خیال اوست
بزمیست ملوکانه در خلوت میخانه
[...]
شاه نعمتالله ولی » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۳۷
در هر چه نظر کردیم نقشی ز خیال اوست
در آینهٔ عالم تمثال جمال اوست
گر آب حیات ماست در چشمهٔ حیوان است
می نوش که نوشت باد ، کان عین زلال اوست
هر ذره که می بینی خورشید در او پیداست
[...]