گنجور

صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۵۹۳۲

 

ما طالع جمعیت اسباب نداریم

روزی که هوا هست می ناب نداریم

روی دل ما در حرم کعبه بود فرش

در ظاهر اگر روی به محراب نداریم

فریاد که از گردش بیهوده درین بحر

[...]

صائب تبریزی
 

صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۵۹۳۳

 

یک چشم زدن فرقت می تاب نداریم

تا شیشه به بالین نبود خواب نداریم

تا بوسه چند از لب پیمانه نگیریم

چون شیشه خالی به جگر آب نداریم

در روز حریفان دگر باده گسارند

[...]

صائب تبریزی
 
 
sunny dark_mode