گنجور

سوزنی سمرقندی » دیوان اشعار » هزلیات » غزلیات » شمارهٔ ۲ - ایام چو تو دلبر طناز نیابد

 

رخ تازه چو تو هیچ دگر تاز نیابد

تا گم نشوی زانکه کست ساز نیابد

آغاز مکن ناز و بهر جا که خرانند

در شو، که کس انجام چو آغاز نیابد

آواز درافکن بخریداران، وین گوی

[...]

سوزنی سمرقندی
 

سوزنی سمرقندی » دیوان اشعار » هزلیات » غزلیات » شمارهٔ ۸ - پسر عبد

 

ای مرز تو اندر خور . . . ر پسر عبد

در مرز تو بینم خور . . . ر پسر عبد

علاک در مرز تو چون دید، همانگاه

دانست که از در . . . ر پسر عبد

یک ره ز در صدق نگویی که چه گویی

[...]

سوزنی سمرقندی
 

سوزنی سمرقندی » دیوان اشعار » هزلیات » غزلیات » شمارهٔ ۹ - آن شب که مرا بود می وصل به کف بر

 

امروز منم . . . ر و خدو کرده به کف بر

چونان زده‌ام جلق، چو چخماق نجف بر

تا آب منی از سر نیمور برون جست

چونانکه جهد گربه به موش از پس رف بر

چون اشتر لوکست گروگانم ولیکن

[...]

سوزنی سمرقندی
 

سوزنی سمرقندی » دیوان اشعار » هزلیات » غزلیات » شمارهٔ ۱۹ - ای شادی روزی که برآری پسرا ریش

 

زنهار به هش باش که ناری پسرا ریش

تا نفکندت در غم و زاری پسرا ریش

کار کبش موی یگانه کن از آن پیش

کانبوه فرود آید و کاری پسرا ریش

بر گرد زنخدان تو، ناکشته بروید

[...]

سوزنی سمرقندی
 

سوزنی سمرقندی » دیوان اشعار » هزلیات » غزلیات » شمارهٔ ۲۴ - هرچند که از عشق تو در کوی ملامیم

 

هرچند که گنگیم و کلوکیم و لکامیم

تن داده و دل بسته آن دول غلامیم

دو درم بدهان کرده خریدار سه بوسیم

شمشیر بکف کرده طلبکار نیامیم

اندر طلب تاز ازین کوی بدان کوی

[...]

سوزنی سمرقندی
 

سوزنی سمرقندی » دیوان اشعار » هزلیات » غزلیات » شمارهٔ ۲۷

 

ما فرش بزرگی به جهان باز کشیدیم

بس . . . ن غلامان نکو روی دریدیم

شلوار عروسان زره زلف گشادیم

بر گنبد ترکان پریچهره خزیدیم

بس گنده مغلوک کهن را یله کردیم

[...]

سوزنی سمرقندی
 
 
sunny dark_mode