×
جمالالدین عبدالرزاق » دیوان اشعار » رباعیات » شمارهٔ ۴۳
دردا که دلم زهجر خون خواهد شد
کارم ز فراق سرنگون خواهد شد
وان راز که در خون دلم بود نهان
با خون ز ره دیده برون خواهد شد
فرخی یزدی » دیوان اشعار » رباعیات » شمارهٔ ۱۲۸
آخر دل من ز غصه خون خواهد شد
وز روزنه دیده برون خواهد شد
با این افق تیره خدا داند و بس
کاین مملکت خراب چون خواهد شد
فرخی یزدی » دیوان اشعار » رباعیات » شمارهٔ ۱۲۹
دانی که دلِ غمزده چون خواهد شد
پا تا به سر از دست تو خون خواهد شد
وآن خون شده قطره قطره در شامِ فراق
از روزنهٔ دیده برون خواهد شد