گنجور

اهلی شیرازی » دیوان اشعار » قصاید مصنوع » قصیدهٔ اول بنام امیر علیشیر » بخش ۲

 

تا بر چه نسق وجه تو زد چرخ رقم

کان شمع نظر کشیده نیکو بقلم

اهلی شیرازی
 

اهلی شیرازی » دیوان اشعار » قصاید مصنوع » قصیدهٔ اول بنام امیر علیشیر » بخش ۲

 

تا بر چه نسق وجه تو زد چرخ رقم

کان شمع نظر کشیده نیکو بقلم

اهلی شیرازی
 

هلالی جغتایی » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۲۲

 

من باده به مردم خردمند خوردم

یا از کف خوبان شکرخند خوردم

هرگز نخورم ز باده خوردن سوگند

حاشا که به جای باده سوگند خورم

هلالی جغتایی
 

محتشم کاشانی » دیوان اشعار » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۵۴

 

اسبی که بود پویه گهش چرخ نهم

در تک شکند تارک خورشید به سم

برگرد جهان چو شعلهٔ جواله

گر چرخ زند نگسلدش دم از دم

محتشم کاشانی
 

محتشم کاشانی » دیوان اشعار » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۵۵

 

بر پیکر آن سرور خورشید علم

کز عارضه‌ای گشته مزاجش درهم

چندان به دمم دعا که برباد رود

از آینهٔ وجود او گرد الم

محتشم کاشانی
 

وحشی بافقی » گزیدهٔ اشعار » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۵۲

 

از آبله‌ای تازه گل باغ ارم

حاشا که شود طراوت روی تو کم

نی جوهر حسن لاله است از ژاله

نی زیور خوبی گل است از شبنم

وحشی بافقی
 

شیخ بهایی » کشکول » دفتر دوم » بخش دوم - قسمت اول

 

با قد خمیده چون صراحی شب و روز

در «قهقهه »ام ولیک خون میگریم

شیخ بهایی
 

شیخ بهایی » کشکول » دفتر چهارم - قسمت اول » بخش چهارم - قسمت دوم

 

هزاران چاره ضایع گشت و یک دردم نشد ساکن

کنون درد دگر از پهلوی هر چاره ای دارم

شیخ بهایی
 

شیخ بهایی » کشکول » دفتر چهارم - قسمت اول » بخش پنجم - قسمت دوم

 

هر چه باداباد حرفی چند میگویم به او

کار خود در عاشقی این بار یکسر میکنم

شیخ بهایی
 

شیخ بهایی » کشکول » دفتر چهارم - قسمت اول » بخش پنجم - قسمت دوم

 

مجلس عیش است کوته کن فغانی درد دل

این حرارت جای دیگر کن که ما خود آتشیم

شیخ بهایی
 

شیخ بهایی » کشکول » دفتر چهارم - قسمت دوم » بخش دوم - قسمت اول

 

بلبلان از بوی نوروزی به فریاد آمدند

کم نئیم از بلبلی ما نیز فریادی کنیم

شیخ بهایی
 

شیخ بهایی » کشکول » دفتر چهارم - قسمت دوم » بخش دوم - قسمت اول

 

خیمه سلطان گل بر سبزه و صحرا زدند

خیز تا آن جا رویم از دست دل دادی کنیم

شیخ بهایی
 

شیخ بهایی » کشکول » دفتر چهارم - قسمت دوم » بخش دوم - قسمت اول

 

دهر بنیاد جوانی می کند، ساقی کجاست

موسم عیش است تا ما نیز بنیادی کنیم

شیخ بهایی
 

شیخ بهایی » کشکول » دفتر چهارم - قسمت دوم » بخش دوم - قسمت اول

 

آذری چون آب در زنجیر بودن تا بکی

چون صبا یک ره هوای سرو آزادی کنیم

شیخ بهایی
 

شیخ بهایی » کشکول » دفتر چهارم - قسمت دوم » بخش دوم - قسمت اول

 

نه نام بمن گذاشتی نه نشان

ای عشق ترا چنین نمیدانستم

شیخ بهایی
 

شیخ بهایی » کشکول » دفتر پنجم - قسمت اول » بخش چهارم - قسمت دوم

 

چنبر شده ام چنان که می نشناسد

کس موی زهار را زموی زنخم

شیخ بهایی
 

نظیری نیشابوری » دیوان اشعار » رباعیات » شمارهٔ ۱۰۹

 

روزی که گرفت کاتب صنع قلم

مشکل دهنش به هیچ گردید رقم

از خنده پدید شد دهانش آری

پیدا ز تجلی وجودست عدم

نظیری نیشابوری
 

میرداماد » دیوان اشراق » رباعیات » شمارهٔ ۲۲۸

 

ای در ته دریای گناهان شده گم

تیره شده بر طالع شومت انجم

چندانکه بکردند زراعت مردم

هرگز دیدی که جو بیارد گندم؟

میرداماد
 

فصیحی هروی » دیوان اشعار » رباعیات » شمارهٔ ۱۱۲

 

این فرقه که زد خامه تحقیق رقم

صد بحر حقیقت‌ست در وی مدغم

زنهار به نم مباش قانع زین یم

کاین دریا را موجه ذاتیست کرم

فصیحی هروی
 

فصیحی هروی » دیوان اشعار » رباعیات » شمارهٔ ۱۱۳

 

گفتم رمزی با تو صریح و مبهم

بشنو که کند گوش ترا رشک ارم

گر زنده شود دلت بگو شکر نعم

ورنه تو اصم باش و مرا گیر ابکم

فصیحی هروی
 
 
۱
۳
۴
۵
۶
۷
۸
sunny dark_mode