گنجور

غالب دهلوی » دیوان اشعار » رباعیات » شمارهٔ ۸۴

 

غالب به گهر ز دوده زاد شمم

زان رو به صفای دم تیغ ست دمم

چون رفت سپهبدی زدم چنگ به شعر

شد تیر شکسته نیاکان قلمم

غالب دهلوی
 

صغیر اصفهانی » دیوان اشعار » رباعیات » شمارهٔ ۲۱

 

گر غرق گناه است ز سر تا قدمم

با چون تو کریمی از گنه نیست غمم

هر چیز به مستحق آن چیز رسد

من عاصی و مستحق ترا بر کرمم

صغیر اصفهانی
 
 
sunny dark_mode