گنجور

میبدی » کشف الاسرار و عدة الابرار » ۵۹- سورة الحشر- مدنیة » ۲ - النوبة الثالثة

 

بر دل ز کرامتش نثار است مرا

وز فقر لباس اختیار است مرا

دینار درم خود چه بکارست مرا

با حق همه کار چون نگارست مرا؟!

میبدی
 

عطار » مختارنامه » باب چهل و چهارم: در قلندریات و خمریات » شمارهٔ ۱۱

 

ترسابچهای که توبه بشکست مرا

دوش آمد و زلف داد در دست مرا

در رقصِ چهارْ کرد برگشت وبرفت

زنّار چهارْ کرد بر بست مرا

عطار
 

اهلی شیرازی » دیوان اشعار » رباعیات » شمارهٔ ۱۰

 

تا بلبل خویش یار گفتست مرا

با سنگدلان گفت و شنفتست مرا

هر شام به داغ تازه‌ای می‌سوزم

هر روز ز نو گلی شکفت است مرا

اهلی شیرازی
 

رضاقلی خان هدایت » تذکرهٔ ریاض العارفین » روضهٔ اول در نگارش احوال مشایخ و عارفین » بخش ۷۶ - سرمد کاشی قُدِّسَ سِرُّه

 

خوش بالایی کرده چنین پست مرا

چشمی به دو جام برده از دست مرا

او در بغل من است و من در طلبش

دزد عجبی برهنه کرده است مرا

رضاقلی خان هدایت
 

فرخی یزدی » دیوان اشعار » رباعیات » شمارهٔ ۱

 

بی چیزی من اگرچه پا بست مرا

غم نیست که تاب نیستی هست مرا

با بی سر و پائی ز قناعت دایم

سرمایه روزگار در دست مرا

فرخی یزدی